زخم دل
جمعه, ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۰۵ ق.ظ
تا که بودی زخمه بر دل میزدی
رفته ای و زخم بر جان می خورد
زخم دل هیچ است در خوناب تو
رفتنت با دیگری، جان می برد
من تمام خویشتن را داده ام
دلبری همچون تو را استانده ام
دلبری با عاشقان کار تو است
پاکبازان را کجا یار تو است؟
عاشقی با بی کسان کار من است
عشق مسلخگاه امثال من است
گیج و مست و منگ و کور و دربه در
هرچه دیدستی همه حال من است
پاکبازان را همان بهتر که دل
در حضور همچو تو، کارند به گل
آنچه از آغاز در بخت من است
عشق بازی با همین اهرمن است
٢٣-٧-٩٢ ١٥:٤٥
- ۹۲/۰۷/۲۶