چلچلا- دل نبشته هایی از جنس شعر، نثر و ترانه

شعر- نثر- ترانه
چلچلا- دل نبشته هایی از جنس شعر، نثر و ترانه

این سایت حاوی دل نبشته های دوستان ما از سراسر دنیاست.
نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما همواره می تواند راهگشا باشد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
۲۳
خرداد

امسال نیز تا سپیده دم منتظرت بودیم...

تمام شهر را برایت آذین بستیم...

از هر طیف و هر مسلکی، همه و همه به انتظارت نشسته بودیم

چه روزهایی که به شوق آمدنت به شب رسید و چه شب هایی که در انتظارت به صبح....

تو را نه برای مال و مقام، نه برای جایگاه و شان و حتی نه برای خودمان، فقط تو را بخاطر خودت میخواهیم آقای خوبی ها

و این همان عشق به انتظار توست که ما را به زندگی مشتاق می نماید ای نجات دهنده...

به عشق آمدنت و بدون هیچ سمت و سویی و با هر عقیده ای جشنی گرفتیم و بی صدا صدایت زدیم...

و صدای سکوت ما آنقدر بلند بود که هزاران عاشق انتظار هم به استقبالت آمدند...

عاشقانی که فارغ از مهمانان و برنامه ها، تمام کاستی هایمان را تحمل کرده و نواقصمان را نادیده گرفتند تا فقط همصدایمان شوند

تا تو صدایمان را بشنوی...

و من هنوز در حسرت اینم که چرا نتوانستیم پذیرای مادری باشیم که پسرش برایت نذر آهنگ نمود...

آری شاید صدای ساز پسرک گیتار به دست فراتر از صدای ما بود و تو آنجا بودی...

23-3-93   14:36

  • تخلص: بی نام
۲۴
ارديبهشت

هم همه ی هیچ در این وادی است

بین که چه پوچیم، کجا شادی است

معنی ما،مستی ما،جان ما

معنی مستیست که بی معنی است

در گذر از خوب وبدو خیر و شر

آن که نه خوب است و نه بد، راهی است

داد که سنگین شده مثقال کار

وزن بی اندیشه همی جاری است

گاه به فریبی که چو فری شده

میرود آسان که نه ناکامی است

در گذر از بی خود با خود شدن

فالش مگو راز که رسوایی است

 

۲۳
ارديبهشت

جستجویت میکنم ای بهترین آهنگ من

ای تو تنها محرم این قلب همچون سنگ من

جستجویت میکنم شاید تو را پیدا کنم

آنچه شعرم می کشد در وصف تو برپا کنم

جستجویت میکنم ای بهترین آیینه ام

ای تو تنها همدم شبهای چون آدینه ام

جستجویت می کنم ای بهترین پاداش من

ای تو حد بی نهایت، ای تو تنها باش من

جستجویت می کنم روشن ترین آیینه ام

هرچقدر من را برانی، از تو من بی کینه ام

جستجویت می کنم حتی اگر رسوا شوم

روز و شب همچون مجانین هر دمی شیدا شوم

جستجویت می کنم تنها دلیل بودنم

جستجوگرتر ز من در آسمانها هم منم

جستجویت می کنم ای یوسف کنعان من

یاسرم بر زیر گل کن یا بیا دامان من

۲۲-۲-۹۳. ۱۰:۳۴

  • تخلص: بی نام
۱۲
ارديبهشت

سه گانه عشق:  یار درد قلب

سه گانه نفرت: درد قلب یار

گاهی با کمی تغییر عشق و نفرت به هم تبدیل خواهد شد. فقط کافیست جایت را با درد عوض کنی ....

12-2-93   18:00

  • تخلص: بی نام
۰۳
ارديبهشت

بوته سبزی عالمی ترکیده بود

در کویر بی کسی خشکیده بود

سختی و تنهاییش به جان خرید

مثل او، برگی به دنیا کس ندید

دور شد از شهر گلها و درخت

خار شد در چشم آنها و برفت

تکه سبزی در دل دریای شن

سوز گرما چهره اش کرده خشن

سوخت در تنهاییش آرام و سرد

رنگ رخسارش ورا بیگانه کرد

ریشه اش در شن ولی از نور بود

غرق تنهایی ولی مسرور بود

----------------------

با خودش می گفت که گر تنها شدم

در دل نامردمان رسوا شدم

دست ایزد همچنان یار من است

حب دنیا مایه خار من است

در ره او اینچنین تنها شدم

عالمی دارم چو با الله شدم

عشق بازی با خدا هر روزه بود

صبح تا شب را تماما روزه بود

سخت بود و سخت بود و سخت بود

روز و شب پروردگارش می ستود

عاقبت طوفان سختی درگرفت

کل دنیا حالت محشر گرفت

باد بر جان جهان افتاده بود

هر چه بر راهش رسید افکنده بود

گردبادی سخت و طوفانی مهیب

آمد و بر شهر گلها زد نهیب

برگ ریزانی بشد در آسمان

هیچ آثاری نبود از گل میان

شهر گلها همچو مومی شد بدست

باد، ریشه تا به گلبرگش شکست

باد بر شن ها رسید و چرخ زد

چنگ بر صحرای وارون بخت زد

دست در دستان بوته زد شدید

جنگ سختی بین آن ها شد پدید

بوته هرچند سخت پابرجای بود

باد، وی را از دل صحرا ربود

بر زمینش کوفت و بر آسمان

صد هزاران چرخ زد در آن میان

بوته دائم ذکر حق در سینه داشت

اشهد ان له به روی لب گذاشت

باد چرخی سخت زد وی را گرفت

پرت کرد او را که دنیا شد شگفت

بوته از جان در وجودش هیچ بود

باد او را شهر دور افکنده بود

چرخ چرخان رفت و رفت تا پرتگاه

مرگ از دره به او می زد نگاه

غلت غلتان رفت و رفت تا انتها

جان خود در دست گرفت بی ادعا

هی شکست و هی شکست و هی شکست

تا به آخر بر لب جویی نشست

ناگهان خود را دل شهری بدید

گویی آخر فصل خوشبختی رسید

در کنار خاک و در آبی عجیب

رسته بود صدها گل سبز و نجیب

دست در دستان خاک افکند و ماند

سجده شکری زد و الحمد خواند

دیگر آن دوران بد آمد به سر

از غم و تنهاییش نامد خبر

از ازل این بوده رسم زندگی

نیکنامی در پی حق بندگی

در زمینش بنده باش و مرد باش

هر چه الله ات بدان امر کرد باش

.......

  • تخلص: بی نام
۲۳
فروردين

 

از هرچه دوست داشتن تو، من بریده ام

 

راه دراز رفته که این حد رسیده ام

 

هان ای کمان چشم و ابرو ای خدای عشق

 

 در انتهای عشق تو به نفرت رسیده ام

۲۳-۱-۹۳. ۱۱:۰۰

  • تخلص: بی نام
۱۵
فروردين

 

چون ماه بر قلبم فتادی نازنینم

تو در میان آسمان، من در زمینم

هر لحظه می بوسم تو را من در کف دست

گویی میان عاشقان، من برترینم

------------------------

هر شب برایت کاسه ای از آب کردم

خود را بخشکاندم، تو را سیراب کردم

گویی تویی تنها ستاره، تک نگارم

من در بر تو عالمی را خواب کردم

------------------------

دیدم شبی افتاده ای نالان و افتان

بر دوش او سفاله ای از آب باران

می گفت عمری را به سقایی ستاندم

آنجا به کارت مانده بودم مست و حیران

------------------------

تو بر همه لب تشنگان رخ می نمودی

تنها نه من را، عالمی را خل نمودی

بشکستم و آبم به روی خاک افتاد

آنجا ز هر جنبنده ای دل می ربودی

------------------------

دنیا برایم تیره و پست و سیاه شد

آن عشق زیبایم چرا آخر تباه شد

آمد ندا از آسمان ای غافل دل

آن ماه من بودم تو را صد اشتباه شد

۱۵-۱-۹۳.  ۱:۲۰

  • تخلص: بی نام
۱۳
فروردين

تعداد سفرهای حجت را به رخ نکش حـــــــــاجی ...

پیرمردی را می شناسم که صادقانه زیسته تا نه نیازی به بخشیده شدن داشته باشد و نه دور زدن خدا ...

او روزی پنج بار به ملاقات خدا می رود و تو ســـــــالی یک بار ...

  • تخلص: بی نام
۱۱
فروردين

 

 

باز دارم واسه اون می نویسم

باز می خندم با چشمای خیسم

باز من و خاطرات قدیمی

باز یه احساس گرم و صمیمی

باز یه دل پر درد و افسوس

باز یه آه و یه بغض درون سوز

باز من و خاطرات گذشته

باز دوست دارم های نوشته

باز صداشو نگاشو میبینم

باز میخام واسه اون من بمیرم

باز داره دل میگیره بهونه

باز حواسم همش پیش اونه

باز به یادش همش مست مستم

باز دارم اونو من می پرستم

باز دلم داغونه غرق خونه

باز بدون اونم من تو خونه

۹-۱-۹۳. ۰۰:۴۰

  • تخلص: بی نام
۰۶
فروردين

 

سجادمو هر شب سمت تو میندازم

تو غرق خوابی و، من پای نمازم

تو کعبه ای بانو، محرم به هر رازم

قبله گه قلبم، پیش تو می بازم

با اسم تو صدها قافیه می سازم

 اسمت شده تنها آهنگ هر سازم

تو سجده میمونم، من به تو می نازم

از خالق یکتا، میخام تورو بازم

تو خواب نازی و من غرق نیازم

شیرین ترین لیلا، برگرد که نبازم

۶-۱-۹۳. ۱:۰۹

  • تخلص: بی نام