چلچلا- دل نبشته هایی از جنس شعر، نثر و ترانه

شعر- نثر- ترانه
چلچلا- دل نبشته هایی از جنس شعر، نثر و ترانه

این سایت حاوی دل نبشته های دوستان ما از سراسر دنیاست.
نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما همواره می تواند راهگشا باشد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

۳۰
خرداد

به یادت هستم و بازم تورو میخام صبح تا شب
برام این بهترین حاله تو آغوشت تجسم شم
هنوز دوس دارمت جونم بیا برگرد کنار من
به قلب من توجه کن منو نگذار به حال من
تو میگفتی یه وقتایی منم اونی که دنیاته
 چی شد رفتی تو از پیشم هنوز چشمم به عکساته
هنوز بازم یه وقتایی تو رو تو خونه میبینم
هنوز من مست موهاتم هنوز دلشوره میگیرم
هنوز دوس دارمت عشقم اینو هر لحظه می فهمم
چرا با این همه عشقم جدایی پس شده سهمم
با فکر دیدنت هر روز دارم از کوره در میرم
 برای من بمون عشقم منی که از همه سیرم
تو نزدیکی به چشمامو چقدر دوری تو از دستم
برای داشتنت صدها دعا و صد دخیل بستم
بیا و با من ساده تو یکبارم مدارا کن
خودت رو دست من بسپار تموم عمر تماشا کن

30-3-93

  • تخلص: بی نام
۲۳
خرداد

امسال نیز تا سپیده دم منتظرت بودیم...

تمام شهر را برایت آذین بستیم...

از هر طیف و هر مسلکی، همه و همه به انتظارت نشسته بودیم

چه روزهایی که به شوق آمدنت به شب رسید و چه شب هایی که در انتظارت به صبح....

تو را نه برای مال و مقام، نه برای جایگاه و شان و حتی نه برای خودمان، فقط تو را بخاطر خودت میخواهیم آقای خوبی ها

و این همان عشق به انتظار توست که ما را به زندگی مشتاق می نماید ای نجات دهنده...

به عشق آمدنت و بدون هیچ سمت و سویی و با هر عقیده ای جشنی گرفتیم و بی صدا صدایت زدیم...

و صدای سکوت ما آنقدر بلند بود که هزاران عاشق انتظار هم به استقبالت آمدند...

عاشقانی که فارغ از مهمانان و برنامه ها، تمام کاستی هایمان را تحمل کرده و نواقصمان را نادیده گرفتند تا فقط همصدایمان شوند

تا تو صدایمان را بشنوی...

و من هنوز در حسرت اینم که چرا نتوانستیم پذیرای مادری باشیم که پسرش برایت نذر آهنگ نمود...

آری شاید صدای ساز پسرک گیتار به دست فراتر از صدای ما بود و تو آنجا بودی...

23-3-93   14:36

  • تخلص: بی نام