آهای دنیا
مدارا کن با احساسی که از چند جا ترک خورده
تمام حس دیروزو یکی از جنس شب برده
شبیه روحی سرگردون رو کف پوش خیابونم
زمستونم،زمستونم
سراسر خیس بارونم
خودت میدونی حالم رو
خودت میبینی داغونم
یه عمری از پی بیراهه ها رفتم
چطور از راه بر گردم
تمام دلخوشی ها رو با عشقی پوچ سر کردم
یه کام از دوده سیگارم
شده تنها مددکارم
دارم میرم سراغ آلبومه عکسا
منی که از عشق بیزارم
چه زخم هایی که بی صدا خوردم
به جرم عشق روزی صد دفعه مردم
آهای دنیا تقاص آرزوهامو
غبار خیس چشمامو
بگیر از قلب بی احساس...
خنده ام را از سر مستی ندان آنکه می خندد، غمش بی انتهاست
گشنه ای کاو در پی یک لقمه نان تلخک شیرین لب هر پادشاست
در همه حالی بدم با دیگران حال خوش، تنها غم این باوفاست
عشق بازی در میان غمدلان خود گواه محکم این ادعاست
گه خلم خواندند و گه خام و جوان خنده سازی بهترین نوع دعاست
خنده در احوال بد با دیگران از صفات رادمردان خداست
با همه دردم چنان کردم چنان بر لبانت پای کوبی بس به راست
عاقبت خنداندمت ای دیگران خنده ات والاترین روی خداست
14-8-92
من زنده به رنگ خوش پندار توام یار وا مانده ز افکار سبک بالی گفتار
من هم نفس هستی آرامش دیدار جانم همه در جام شراب تو گرفتار
چون قطره ی اشکی پی روی تو روانم یا محو شوم یا به گلی آب رسانم
با هر قدمی از حرمت دور شدم من انگار که جان داده و بی نور شدم من
زنجیر قوائد به نگاهت بشکستم به زور و زر غیر تو هم عهد نبستم
تو مشعل تن سوز و دل انگیز جهانی در قافله ی وصف چو خورشید نمانی
در خلوت ذهنم چو بهار ریشه دواندی هر روز دلم رابه خرابات کشاندی
از پشت نقاب نفسم راه تو بگشا تا جوی شود راهی صد چشمه ی دریا